سرزمین رویایی گورد

صفحه اصلی

************************  مطالب کلی ********************** 

  اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

به سايت روستاي گورد خوش آمديد.                                                        غفار ياركه سلخوري لحظات خوشي را براي شما آرزو ميكند

ارتباط با شما از طریق پیامهای سایت

متاسفانه هیچ شماره یا عددی از طریق ارسال ایمیل در این سایت به ما ارسال نمی شود و در صورت نیاز میتوانید از بخش مربوط به "ارتباط با ما"و نظر دادن این کار رو انجام دهید.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------

دوست عزیزی برای ما پیام فرستاده بودن و در آن پیام شماره خودشونو برای من فرستاده بودند و درخواست راهنمایی داشتن. اما متاسفانه شمارشون برای من قابل فهم نبود چون جای شماره علامت سوال برام اومده بود.

از این بزرگوار خیلی خیلی پوزش می طلبم  به خاطر مشکلی که در ارسال ایمیل بود این اتفاق افتاده.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------

برای ارسال پیام از بخش ارتباط با ما استفاده کنید.

ارتباط با ما از طریق ارسال ایمیل به ghaffar_salkhory   و بخش نظرات مربوط به ارتباط با ما میسر میباشد.

 

تاریخ:4/4/90

حرف اول: شرح وبلاگ روستاي گورد

سلام بر تو اي عزيز و اي هم وطن

همه ايران سراي من است. و روستاي گورد هم نقطه بسيار ريزي از اين سرزمين هست.

این وبلاگ ادامه راه وبلاگ قبلی روستای گورد با عنوان سرزمین من هست.
به خاطر لطف شما هموطنای عزیز که خیلی سفارش کردید قصد دارم یه وبلاگی که بتونه شایسته این روستا باشه رو تقدیم شما کنم.
برای شروع اول مطالب قبلی رو اینجا قرار میدم. همچنين قصد دارم يك صفحه براي اونهايي كه دوست دارن عكسشون تو وبلاگ روستا نمايش داده بشه درست كنم پس براي اينكه عكستونو اينجا نشون بدم بايد واسم بفرستيد.

تاریخ:20/12/1389

 بررسي اجمالي روستاي گورد

روستاي گورد تا قبل از سال 1374 يا 75 جزء استان قزوين و شهرستان الموت غربي بود ولي از آن به بعد تغيير استان داد و الآن در منطقه عمارلو شهرستان رودبار و استان گيلان قرار دارد. اين روستا در دهه قبل حدود 50 خانوار ثابت بود ولي به خاطر مشكلات فراوان موجود در روستا٬ هر ساله چند خانوار به از اين روستا كوچ كرده و به شهر قزوين يا روستاي ناصرآباد و يا محمود آباد (هر دو واقع در نزديكي قزوين) كوچ كردند و در حال حاظر جمعيت كمي از مردم روستاي گورد به طور ثابت در روستا هستند.

نزديكترين شهر بزرگ به روستا قزوين با تغريبا 2:30 دقيقه مسافت هست (دقيقا نميدونم چند كيلومتر)

با اين اوصاف لابد متوجه شديد كه كشش مردم كاملا به سمت قزوين هست و اين چيزيه كه از قبل بوده .

در مورد مردم روستا بايد بگم كه اين روستا از چند طايفه كرد(لك) ياركه سلخوري و تات زبان (البته نه تاتي تاكستاني) بابايي٬ جعفري ٬ طالبي و رحيمي تشكيل شده است و روستا با اين شكل در اين محل در اوايل همين قرن صورت گرفته و قبلا هر طايفه ايي در يك محلي سكونت داشته و ييلاق و قشلاق هم صورت ميگرفته ولي قدمت زندگي در اين روستا خيلي زياد هست كه بنده اطلاعات چنداني از آن ندارم.

نزديكترين روستاها به گورد روستاهاي گشنه رود ٬  ذكابر٬  گيگاسر ٬  گردلات ٬  ديرينك  و ميانه هست كه نسبتهاي خويشاوندي در بين مردم اين روستا ها شكل گرفته و همين باعث نزديكتر كردن  مردم اين روستا ها به هم شده است.

همه مردم اين روستا شيعي مذهب هستند و خيلي هم به اهل بيت عصمت و طهارت عشق ميورزند. و بسيار هم مشتاق زيارت امام زاده ها و بخصوص حرم اهل بيت(ع) هستند. در اين روستا يك امامزاده به نام سلیمان هست كه 6 يا 7 كيلومتري روستا قرار دارد.

اين روستا شامل سه ناحيه آب و هوايي متفاوت هست يعني آب و هواي كاملا سرد در ييلاق روستا كه به خاطر بلندي كو ه انگل ميباشد.

آب و هواي گرم واقع در حوزه رودخانه شاهرود (طارم)

و همچنين خود محل گورد یعنی جايي كه خانه هاي روستا در آنجا مستقر هستند بين ييلاق و طارم هست.

متاسفانه با وجود اين وضعيت هم آب كشاورزي روستا بسيار ناچيز بوده و مردم اميد چنداني كه كشاورزي در اين روستا ندارند.البته كشاورزي به صورت ديمي از قبیل كاشت گندم٬  جو و عدس و حتي چند سال قبل نخود صورت ميگيرد .و در اين چند سال اخير هم مردم روستا تازه يادشان افتاده كه رودخانه شاهرود هم هست و به لطف اين رودخانه كشاورزي رونق بهتري گرفته و محصولات ديگري شامل برنج٬  لوبيا و پياز هم كشت ميشود.

 

 

 
 

طايفه سلخوري ها از كجا آمده اند؟

 

 

این سوال همیشه تو ذهنم بوده که ما یعنی طایفه سلخوری های روستای گورد و همچنین روستا های زکابر و گشنه رود و میانه و ... و همچنین سایر هم زبونای منطقه خودمون مثل کیماسی ها و محمد بیگی ها اینجا چه میکنیم؟ از کجا آمدیم؟ در صورتب که بارها شنیده ایم که سالهای گذشته نیاکان ما به این منطقه تبعید شده اند و لی کسی نمیدانست دقیقا از کجا و چرا؟

 

این روزها بیشتر این ایده تو ذهنم هست که تحقیق کنم و جواب این سوالات را پیدا کنم.

اولین کاری که میشد انجام بدم اینترنت بود و از همین طریق به اطلاعاتی دست یافتم که حقیقتش نمیدونم درست هست یا نه!

بنابراین این مطالب رو در وبلاگم قرار دادم که شما هم بخونید و اگه نظری یا انتقادی یا راهنمایی دارید حتما یا در قسمت نظرات بگین یا واسم ایمیل کنید.

.

.

.

  در زمان شاه عباس اول (حک :996ـ1038) دسته ای از طایفه ها و تیره های باجلان پس از مهاجرت از موصل به پیشکوه لرستان ( د.اسلام چاپ دوم همانجا) و اقامت در میان لک گویش کرمانجی خود را با گویش لکی مبادله کردند ( د.اسلام چاپ اول همانجا). مکنزی آن را وابسته به گویشهای ایرانی دانسته است (ص 419). با این حال شناخت دقیق زبان باجلان که در طول سده های گذشته و در پی مهاجرت باجلانها به سرزمینهای گوناگون دگرگونیهای واژگانی و آوایی بسیار یافته تنها با تحقیقات میدانی امکان پذیر است . پس از گویش مادری کردهای سرزمینهای جنوبی کردستان زبان فارسی و کردهای سرزمینهای شمالی زبان ترکی و عربی را می آموزند (سوان 1918 ص 91)چنانکه مجیدبیک یکی از سران باجلان را مردی چندزبانه معرفی کرده اند که به زبانهای عربی و ترکی و فارسی صحبت می کرده است (اوبن همانجا).

        بیشتر باجلانها سنی حنفی یا شافعی مذهب اند اما گروهی از آنان شیعة امامیه و گروهی دیگر در طایفه ها و تیره های مختلف علی اللهی اند (شیروانی ص 292). پدرمری و احمد حمید صراف نیز در شرح مذهب کردهای بجران یا باجلان از همسایگان شبکهای عراق به سنی بودن و وابستگی این گروه به فرقة علی اللهی اشاره کرده اند (مکنزی ص 418) اما مذهب باجولوند (=باجلان ) لرستان را شیعی نوشته اند.

      باجلان که درگذشته عشیره ای مستقل و بزرگ و با سازمان ایلی و شیوة زندگی کوچ نشینی بوده در چند سدة گذشته بتدریج به صورت طایفه ها و تیره های ازهم گسسته و پراکنده در مناطق گوناگون درآمده است . در منابع موجود تنها به نام بعضی از طایفه ها و تیره های باجلان اشاره شده است . سوان از طایفه هایی به نامهای جمور شیروند حاجیلر غریبه وند زندوند و قازانلو یاد می کند که در آغاز قرن چهاردهم در قلمرو خاک ایران و جنوب زیستگاه عشایر شرف بیانی در پایین رود سیران یا دیاله  زندگی می کردند (1912 ص 407). جمورها در ناحیة زهاب و قازانلوها در نزدیکی بنقدره سکونت داشتند. گرچه بعضی جمورها را طایفه ای مستقل از باجلان دانسته اند (رزم آرا ص 23 مرکز آمار ایران ص 13) از طایفة جمور یا جمیر نیز در زمرة طایفه های ساکن در همدان نام برده شده است (فیروزان ص 1924). در نمودارهایی از ایلها و طایفه های شهرستان قزوین غیاثوند طایفه ای از ایل باجلان و کماسی محمدبیگی درویش وند و سلخوری (سیلاخوری ) چهار تیره از این طایفه به شمار آمده اند (مرکز عشایری ایران همانجا). سلخوریها احتمالا از طایفة باجولوند ساکن در سیلاخور بروجرد هستند که در قرون گذشته به قزوین کوچیده اند. ساکی باجولوند را هم صورت دیگر کلمة باجلان و از همین گروه عشایر دانسته و آن را ایلی مرکب از پنج طایفه معرفی کرده است. ظاهرا شاخه ای از باجولوند در بخش زاغه در شرق خرم آباد زندگی می کنند که از فارس به لرستان مهاجرت کرده اند (فیروزان ص 22). طایفة جلالوند نیز که در کرند کرمانشاه سکونت دارند به دو تیرة باجلان و همدان تقسیم می شوند (کریمی ص 161).
...

منبع:http://www.loresoon.blogfa.com/post-471.aspx

نظر یادتون نره

شاد باشيد و در پناه حق تعالي

برچسبها: ماه محرم - روستاي گورد - گورد - عزاداري - اشعار محرم - مسجد حضرت ابولفظل